متن ادبی
ze: large;">زنگ سلام
یا مهدی من همان شاگرد شرور کلاس های امیدم که با محبتتان ،مرا نیمکت نشین عشق خود کردید.
چه جغرافیایی شیرن تر از سرزمین هایی که قدوم مبارکتان به آن ها رسیده است ؛
چه قله های از محبت که به یادتان ، فتح کردیم و چه دره هایی که به امیدتان پشت سر گذاشتیم ؛
چه دریا هایی از شور و شوق در انتظارتان در نوردیدیم و چه کویرهایی از فقدانتان در پیش رویمان است ؛
چه ادبیاتی شور انگیزه تر از شعرواره های دعا که از زبان پدرانتان سینه به سینه به ما رسیده است ؛و اگر ادبیات دعا را به ما نمی آموختند ما با زبان الکنمان ،چگونه در پیشتگاه قدسیت ،زبان به گدایی می گشودیم ؟
چه ورزشی فرح بخش تر از دویدن در پی نشانه ای از شما در کوچه باغ های انتظار ؛
و چه سرمشقی خواناتر از نام نورانیت ،
که تا نفس باقی است آن را بر دفتر زندگی ،سطر به سطر خواهم نگاشت .
یا مهدی من همان شاگرد شرور کلاس های امیدم که با محبتتان ،مرا نیمکت نشین عشق خود کردید